اينبار فقط براي خودم
اينبار خواستم يكي از نامه هايي كه در دفتر خود براي خدا نوشته ام توي وبلاگم منتشر
كنم شايد يك روش جديد يك راه جديد ويا ا ميد نجاتي بشه براي يكي ديگه . ديگري كه به
همت تكنولوژي اينترنت شاهد اين نوشته است.
بنام حضرت نوح
خدمت پروردگار مهربان دادار بزرگ سلام اميد وارم مرا حتي يك لحضه به حال خودم
نگذاريد. چند روزي بود كه به دليل مسئله پيش امده نتوانستم برايتان گزارش بنويسم.
تا اينكه خودتان با من ارتباط برقرار كردييد درست موقعي كه سنگ گرانيت كه توي دستم
بود به من گفت من هم از فشار هايي كه روي من ناراحت بودم و چاره ايي جز صبر
نداشتم اما بعد از چندين سال حكمت ان فشار ها را دريافتم اينكه چقدر محكم شده
بودم با جلاي بسيار و مورد اقبال مردم حال از ان بي صبري كه در ان حال از خود
نشان دادم ناراحتم حكمت ان فشار ها را اكنون درك مي كنم .
و اين سخنان مرا به خود اورد خدايا طاقت صبر در مشگلات را به من عطا كن.
مشگلاتي كه مرا مي فشارد مي تواتد در اينده مرا فردي گرم سرد چشيده روزگار
بكند پس شكر مي كنم تو را اميدوارم هيچگاه خود را از تو دور ندانم . كه تو از رگ گردن به من نزديكتري
اكنون نوبت شماست ايا وقت ان نرسيده كه براي خدايتان نامه ايي بنويسيد
من اماده دريافت تجربه شما در وبلاگ خودتان هستم
الهي(ارشام ستوده)
