*جلال ایجادی، استاد دانشگاه در فرانسه و کارشناس محیط زیست است.

رشد جمعیت جهان، افزایش گرمای زمین، خشکسالی و هدر دادن هنگفت آب، جهان را به سوی یک بحران تراژیک در زمینه کمبود آب حرکت می‎دهد، آنچه در ایران میگذرد نیز گوشه ای از بحران جهانی آب است.

بحرانی که در ایران واکنش های اجتماعی و زیست محیطی می آفریند و در شرایط خفقانی که بر جامعه حاکم است، واکنش های متفاوت و متنوعی را در پی دارد.

ایران در منطقه خشک و نیمه خشک زمین قراردارد و میزان بارندگی و آبهای قابل دسترس و وسعت مناطق مرطوب آن پائین است.

حال با توجه به بحران ساختاری اقلیمی کشور، روشن است که تلاش برای صرفه جوئی در آب، جمع آوری آب باران و یا تصفیه آب مصرف شده و ایجاد مکانیسم های اصلاحی باید فراگیر باشد و این اقدامات همراه با مدیریت علمی و کارشناسی لازم صورت گیرد.

براساس آمار رسمی برای تامین نیازهای آبی در ایران ۵۹۹ سد بزرگ با حجم ۴۳ میلیارد متر مکعب آب در حال بهره برداری است. به علاوه تعداد ۱۳۵ سد در حال ساختمان و ۳۴۱ سد در مرحله بررسی و مطالعه هستند.

متاسفانه آمار دقیقی درباره میزان استفاده از این آبها برای کشاورزی وجود ندارد و علاوه بر این، اغلب این سدها زیان آور برای محیط زیست، راه آبهای طبیعی، قنات ها و سفره های زیرزمینی و آبیاری کشت متوسط و کوچک اند و در جهت منافع اقتصادی شرکتهای وابسته به سپاه پاسداران قرار دارند.

سدسازی های بی رویه، حفرچاههای عمیق، مصرف نامطلوب صنعتی، رها کردن پسابهای آلوده در رودخانه ها و دریاچه ها، فقدان لایروبی و پاکسازی، نبود روش های درست آبیاری، فقدان آموزش جهت مصرف معتدل و غیره از نشانه های این سوء مدیریت هستند.

به عنوان نمونه وزارت نیرو از یکسو به ایجاد سدهای غیر مفید و حتا مضر دست میزند و آبها را بطور غیر منطقی ذخیره میکند و از سوی دیگر با ایجاد چاههای عمیق تمام شبکه سفره های زیرزمینی آب را تخریب میکند تا آب را دربازار مصرف عرضه کند.

نتیجه این کار، افت بیشتر سطح آب و برهم خوردن اکوسیستم آبی و نیز کنترل یکجانبه آب برای سودآوری بیشتر و در نهایت تشدید خانه خرابی شهروندان است.

معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان محیط زیست میگوید ۹ استان و ۳۴ شهر ایران باکمبود جدی آب مواجه هستند و این درحالی است که یک سوم منابع تجدید ناپذیر آب در کشور به صورت فاضلاب و پساب از بین میروند. (ایسنا ۱ آبان ۱۳۸۹ )

بسیاری از روستاهای ایران فاقد لوله کشی برای آب و فاضلاب هستند. کافی است به روستاهای استانهای هرمزگان و سیستان و بلوچستان و کرمان وخوزستان و یزد بروید تا چگونگی خرید آب آشامیدنی توسط مردم از تانکرها را مشاهده کنید. حتی در مناطق جنوبی تهران با مشکل کمبود آب آشامیدنی مواجه هستیم.

این در حالیست که سرانه مصرف جهانی برای یک نفر۱۵۰ لیتر است، اما در ایران بیش از ۱۹۱ لیتر ارزیابی می شود و بنابراین مصرف سرانه در کشورما ۴۰ لیتر بالاتر از مصرف سرانه در جهان است.

مدیریت بوروکراتیک آب

"مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت" در گزارشی درباره منابع آبی اعلام کرد که طی سالهای ۱۳۷۴ تا ۱۳۹۱ تعداد چاه ها از ۳۳۶ تا ۶۵۰ چاه افزایش یافته است. ولی طبق همین گزارش میزان آب دهی هرچاه از ۱۷۴ هزار متر مکعب به ۴۴ هزار متر مکعب سقوط کرده است.

چاه های عمیق نه تنها اکوسیستم خاک را برهم زده و راههای آبی زیر زمینی را بهم ریخته اند، بلکه سطع زیر کشت را هم کاهش داده اند. امروز با واردات حجم گسترده مواد کشاورزی از خارج مواجه هستیم که این امر در نتیجه دوعامل یعنی سیاست تخریبی واردات بی رویه و کاهش تولید داخلی بوجود آمده است.

تخریب قنات ها و سفره ها و حفره های آبی زیر زمینی و ایجاد سد و چاه عمیق بی رویه پیامد مدیریت ناشیانه و زیان آور است.

کشور ما که روی خط خشکسالی فزاینده قرار دارد و از رشد جمعیت بالایی نیز برخوردار است، باید امکانات طبیعی خود را حفظ کند و با صرفه جوئی کامل آب از شدت بحران آتی بکاهد.

این در حالیست که دولت با آب به شکل کالای عادی برخورد می کند و فاقد دیدگاه کلان و همه جانبه درباره آن است و منابع آبی را در خدمت سیاست دورنگر و برای نسل های بعدی قرارنمیدهد.

پیامد چنین سیاست هایی، خشکی دریاچه ارومیه است و سپس در برابر بحران ایجاد شده دولت از انتقال آب ارس و یا آب دریای مازنداران به دریاچه ارومیه حرف میزند.

از سویی دیگر دولت در صدد انتقال آب رودخانه کرخه از لرستان به گلپایگان و قم و خوانسار است، بدون آنکه تحلیل علمی ارائه و خطرات اکولوژیکی آن را ارزیابی کند.

دستگاه اداری دریاچه ها را حفاظت نمی‌کند و آنها را به بحران خشکی می‌کشاند اما از سویی دیگر از انتقال آب دریای مازندران به سمت مرکز ایران و تبدل آب دریا به آب آشامیدنی صحبت میکند.

طبق ارزیابی کارشناسان سازمان ملل هزینه برای یک متر مکعب آب آشامیدنی از منابع زیر زمینی ۱۰ سانتیم یورو میباشد، از طریق تصفیه آب مصرف شده ۴۵ سانتیم یورو میباشد و اگر آب دریا برای آب آشامیدنی استفاده شود هزینه اش به ۷۰ سانتیم یورو میرسد.

پیشنهاد درباره مدیریت

بحران آب نتایج دردناکی بر سلامتی و بهداشت انسانها دارد. طبق گزارش سالانه سازمان ملل ۸۰ درصد بیماری ها در کشورهای توسعه نیافته ناشی از آب آلوده است.

این گزارش اعلام میکند که هر سال ۱.۷ میلیون نفر به لحاظ فقدان تجهیزات تصفیه و لوله کشی و در نتیجه عدم دسترسی به آب سالم می‌میرند.

ایران نیز در قلب این بحران است. احداث سدها بر روى رودخانه‌ها در نقاط مختلف کشور و حفر صدها چاه در کنار شهرها گرچه توانست در مقطعى نیاز آبى شهرهاى زیادى را برآورده سازد، اما ادامه افزایش جمعیت و توسعه شهرها و فقدان مدیریت درست آب، بحران را تشدید کرده است.

افزایش جمعیت تهران در ابتدا به این منجر شد که آب رودخانه کرج که صدها هکتار از اراضى را سیراب میکرد روانه شبکه آب تهران شود.

پس از آن نوبت انتقال آب رودخانه جاجرود به سوی تهران رسید و نتیجه آن محرومیت تعداد زیادى از زمین ها وروستاهاى دشت ورامین از آب رودخانه جاجرود و بیکارى هزاران روستائى و مهاجرت آنها به مناطق شهرى بود.

به‌دنبال آن انتقال نوبت آب رودخانه لار و جهت دادن آن به تهران رسید. این رودخانه مى‌توانست نقش ارزنده‌اى در کشاورزى مازندران ایفاء کند، ولی فشار جمعیتی تهران تقسیم دیگری را تحمیل کرد.

هم اکنون تمامی منابع طبیعی آبی، دریاچه ها مانند دریاچه ارومیه، رودها مانند کارون و زاینده رود، تالابها مانند انزلی وگاوخونی دستخوش بحران هستند.

آنچه که در مدیریت آب، حیاتی بشمار می آید و سیاست های حاکم بر کشور قادر به رعایت آن نیست، چند نکته زیر است:

یکم، ارزیابی دقیق نیازها در کشاورزی و صنعت و آب آشامیدنی در کوتاه مدت و دراز مدت و آنهم با توجه به جمعیت شهری.

دوم، تعریف یک سیاست همه جانبه برای کاهش مصرف بیهوده و زیانبار آب و محدود کردن اتلاف وهدردادن آب.

سوم، متوقف کردن حفر چاه ها و سدسازی ها وبازسازی آب دریاچه ها.

چهارم، بازنگری محل استقرار بنگاههای تولیدی و تشویق صنایع پاک و کم مصرف درزمینه آب و انرژی.

پنجم، بررسی نوع تولید کشاورزی و نوع محصولات در مناطق گوناگون ایران و شیوه های علمی جدید در کشاورزی در زمینه آبیاری به منظور تقلیل مصرف آب.

ششم، جلوگیری از آلودگی آبها و پاکسازی تمامی راههای آبی و تحکیم و اجرای قوانین لازم درقبال آلوده کنندگان صنعتی و دولتی.

هفتم، مداخله دادن مردم و نهادهای جامعه مدنی در مدیریت آب و افزایش فرهنگ زیست محیطی جهت حفظ منابع طبیعی.